ترس.. مرا اینگونه باور کن... کمی تنها ، کمی بی، کمی از یادها رفته... آخرین مطالب آرشيو وبلاگ
نويسندگان برچسب:, :: 23:58 :: نويسنده : Mohammad sadeghi
تــنهـــ ــا نــشستــ ــهای ,چـــ ــای می نـــوشی ،و بــ ــغـــض می کــنی ،هیــ ــچ کــ ــس تــ ــو را بــ ــه یـــاد نـــ ـمــی آوردایــ ــن هـــ ــمــه آدم روی کــهکــشـــ ــان به ایـــ ــن بــ ــزرگی ؛هیــ ــچ کــ ــس تــ ــو را بــ ــه یـــاد نـــ ـمــی آورد !!!! نظرات شما عزیزان: یکی باید باشد که آدم را صدا کند.. به نام کوچک اش صدا کند.. یک جوری که حال آدم را خوب کند.. یک جوری که هیچ کس دیگر بلد نباشد.. یکی باید آدم را بلد باشد گاهي چه اصرار بيهوده ایه! اثبات دوست داشتنمان به آدم ها ، معرفت هاي بي جايمان ، مهرباني كردن هاي الكي مان ، بها دادن هاي بيش از حدمان ، تلاش هاي بي مورد براي حفظ دوستي هايمان ! اما باور كنين دوستمون دارن وقتي دوستشان نداشته باشيم ، سراغشان را نگيريم و حتي حالشان را هم نپرسيم ! وقتي براي آدم هاي بي محبت امروزي با معرفت بودن و بي معرفت بودن خوبي و بدي يكي است پس ما چرا خودمان را خسته كنيم ....!!!!پاسخ: MAR YAM
![]() ساعت13:39---8 دی 1391
واقعا همه ی این کهکشان به این بزرگی هیچ کس مرا به یاد نمی اورد
پيوندها
|
|||
![]() |